م.ر .ت.ض.ی

متن مرتبط با «اشتی نوش افرین» در سایت م.ر .ت.ض.ی نوشته شده است

اشتی!

  • اقا سلووم  ساعت یه ربع به سه نصفه شبه و من خوابم نمیاد مرتضی ساعت ۱۱ ونیم خوابید و منم ازاونموقع دارم  تو اینترنت میچرخم! با مرتضی پریشب اشتی کردم! یه بازی دانلود کردم که چندسال پیش تو کامپیوتر داشتیمش,خیلی باحاله ۴بازمانده! ۴نفر تو یه شهر پر از زامبی! خلاصه اونو دانلود کردم و ساعت ۱۲شب نشستم سر بازی و یهودیدم ساعت شده۳و گوشیم داره زنگ میخوره,مرتضی بود! یه صدای خوابالو ! میگم بعععله؟ میگه بیا اشتی کن! میگم نه  من قهرم اشتی هم نمیکنم میگه خب بگو چیکار کنم اشتی کنی؟ میگم  بگو ببخشید عزیزم  ,دیگه پسر خوبی میشم ,سرتم داد نمیزنم! میگم چیه حالا ساعت ۳نصفه شب  زنگ زدی منت کشی؟ میگه خوابتو  دیدم ,داشتیم باهم قلیون میکشیدیم! خلاصه که با دوتا دوستت دارم و عشقم و عزیزم ,اشتی شدیم!,اشتی چت,اشتی نوش افرین,اشتی با ریاضی ...ادامه مطلب

  • طولانی نوشت خانم خیاط!

  • اقا سلوووم علیکم! خووبید؟؟؟ من خوبم یعنی بد نیسم! میدونم چقدر دیر به دیر دارم پست میذارم خیلی از دوستام دیگه خسته شدن و بهم سر نمیزنن! ولی خب دوست ندارم تا وقتی دلم نگفته برو بنویس بیام و پست بذارم تو این چند روز چندبار اومدن نشستم که پست بذارم ولی خب نشد پست اخرم 6 شهریور بود به خاطر معاف شدن شایان ما یه گوسفند قربونی کردیم ویه مهونی خانوادگی کوچیک گرفتیم شب بعدش که میشد ششم شهریور قرار بود بریم رو پشت بوم شام بخوریم داشتیم وسایلا رو میبردیم بالا که به سونیا گفتم برو قلیونمو بیار امشب قلیونم درست کنیم اینم بگم که بابا نمیدونه اون قلیونو بهنام خریده , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها